الف: در واقع، اندکی بعد از تعلیق مرتضوی از سوی قوه قضا، دولت با پاگذاشتن بر روی خون جانباختگان کهریزک و بی توجهی به آسیب دیدگان این بازداشتگاه و خانواده هایشان به مرتضوی مسولیت ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را واگذار نمود و در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ نیز او را به ریاست تامین اجتماعی منصوب نمود.
صندوق تامین اجتماعی به عنوان مهمترین و ثروتمندترین دستگاه اقتصادی و اجتماعی کشور و بزرگترین نهاد بیمه ای کشور، دارای 280 شرکت تولیدی و خدماتی می باشد که چند صد هزار میلیارد تومان ثروت را در اختیار دارد و این دو ویژگی این نهاد را به عنوان بزرگترین نهاد اجتماعی کشور تبدیل نموده است.
نظر به تعلیق مرتضوی از فعالیت در قوه قضائیه، متهم بودن ایشان در فاجعه کهریزک و اهمیت خاص سازمان تامین اجتماعی در طول این مدت حاشیه های فراوانی حول مرتضوی ایجاد شد و بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تلاش نمودند تا از این انتصاب جلوگیری نمایند و یا به شیوه ای کم هزینه او را وادار به استعفا نمایند که هیچ کدام از این روش ها موثر واقع نشد. دولت هر بار تمام تلاش خود را به کار گرفت تا مرتضوی را در جایگاه خود نگه دارد.
احمد توکلی به عنوان یکی از مخالفان انتصاب مرتضوی به ریاست تامین اجتماعی و شخصی که بعدها یکی از استیضاح کنندگان وزیر کار لقب گرفت، درباره تلاش ها برای متقاعد نمودن وزیر برای کنار گذاشتن مرتضوی چنین می گوید: « ... ما دشمنی با کسی نکردیم و نهایت تلاش را انجام دادیم تا با کمترین هزینه از منافع مردم و کشور دفاع کنیم و تنها زمانی به استیضاح دست زدیم که مکرراً قانون به سخره گرفته شد و حداقل ۹ بار برای رفتار قانون شکنانه وزیر حجت ارائه شد اما باز هم بر ادامه کار وزیر اصرار شد و اگر وزیر خود این افعال را می پسندید که شایسته ادامه کار نیست و اگر بر او تحمیل شده است نیز باز شایسته کار وزارت نیست».
سوالی که این جا مطرح می گردد این است که به چه دلایلی دولت اصرار بر نگه داشتن مرتضوی در این سمت داشت و چرا حداقل 9 بار تلاش دلسوزانه برخی نمایندگان برای برکناری بدون هزینه را نایده گرفت و با انواع ترفندها و تغییر قانون این شخص را نگه داشت.
در نگاهی کلی تر چرا دولت اصرار به استفاده از اشخاصی( مانند رحیمی، بقایی، ملک زاده و ...) دارد که کارنامه بدون تخلفی ندارند و رئیس جمهور با خط قرمز خواندن آنها، دسترسی قانون به آنها را سخت می گرداند و اجرای عدالت را با موانع بزرگ روبه رو می نماید. درباره حمایت دولت از چنین افرادی( علی الخصوص مرتضوی) می توان به دلایل زیر اشاره نمود:
- استفاده از چنین اشخاصی که معمولاً به شکل عادی و مرسوم پله های ترقی و پیشرفت را طی ننموده اند و کسب آن جایگاه را نه نشانه لیاقت و قابلیت های خود، بلکه لطف رئیس دولت می دانند باعث می شود که طرفین حیات و ممات سیاسی خود را تنها در تقویت هم ببینند و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نباشند؛ چرا که آنها مقبولیت و مشروعیت اعمال وظیفه در نهادهای دیگر را از دست داده اند و به خاطر تخلفات عدیده به حاشیه رانده شدند.
- استفاده از افرادی با این ویژگی ها باعث می شود که آنها تمام و کمال اوامر بالادستی خود ( چه قانونی یا غیر قانونی) را اجرا نمایند؛ چرا که خودشان چندان استقلال رای ندارند.
- استفاده از چنین افرادی باعث می شود تا هر وقت اراده شود از کارت این افراد برای ایجاد حاشیه سازی و تنش بین نهادها استفاده کرد و بدین طریق مشکلات اصلی ایجاد شده در دیگر حوزه ها به حاشیه رانده شود و افکار عمومی از قضایای اصلی منحرف گردند.
- به طور کلی در طول این هشت سال، دولت نشان داده نمی خواهد در هیچ موردی از خواسته ها و پیاده سازی اهداف خود کوتاه بیاید و روحیه استبدادی فراوانی برای به کرسی نشاندن نظرات خود دارد و به همین خاطر بود که از دیدگاه دولتی ها کنار گذاشتن مرتضوی تعبیر به شکست می شد و بالطبع این موضوع با روحیات شخصی آنها مغایرت داشت.
- عدم حمایت جدی از مرتضوی، دیگر اشخاص کابینه را نیز با ترس روبه رو می نمود و از این لحاظ که، برخی از آنها نیز در مظان اتهامات مختلفی بودند به این نتیجه می رساند که ممکن است خود نیز روزی به سرنوشت مرتضوی دچار شوند در نتیجه برای اطمینان خاطر دادن به آنها، باید نشان داده می شد که تا آخرین لحظه از حلقه نزدیکان دفاع خواهد شد.
- سازمان تامین اجتماعی به عنوان مهمترین نهاد بیمه ای کشور که دارای ثروت عظیمی می باشد بالطبع باید در اختیار کسی باشد که از همه مطیع تر باشد و چه کسی بهتر از مرتضوی که حداقل سرنوشت اداری خود را با سرنوشت سیاسی رئیس جمهوری گره زده است.
او فراتر از این موضوع برای کسب رضایت بالادستی های خود، حتی مبادرت به صحنه سازی و اقدام به ضبظ تصاویری می نماید تا رئیس جمهور را در رسیدن به اهداف خود و تحت فشار گذاشتن مجلس برای عقب نشینی از خواسته های خود یاری رساند. در صورتی که نباید فراموش گردد او به دلیل این که سال ها در مسندهای مختلف حقوقی و قضائی بوده است باید بیشتر از همه مطیع و پایبند به قوانین باشد.
عبدالحسین روح الامینی بعد از پایان هفتمین جلسه دادگاه کهریزک جمله ای گفت که نیازی به تفسیر چندانی ندارد و نشان دهنده حال و هوای این روزهای برخی از افراد می باشد. او گفته بود« باتلاق خاصیت بدی دارد هر کسی در آن گیر کند و بیشتر دست و پا بزند در آن فرو رفته و بوی متعفن آن بیشتر پخش می شود.»
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024